سازمان فرهنگی ورزشی ارومیه

اخبار

اخبار و رویداد ها

هنر نمایش از بسیاری از انواع دیگرهنر زبان رساتر و بلیغ تری دارد

  • 9 فروردین 1399
  • نویسنده: admin
  • تعداد نمایش ها: 4647
  • 0 نظرات
هنر نمایش از بسیاری از انواع دیگرهنر زبان رساتر و بلیغ تری دارد

هشتم فروردین ۱۳۹۹ برابر با ۲۷ مارس روز جهانی هنرهای نمایشی است که از سال ۱۳۹۳ برای ثبت به عنوان روز ملی هنرهای نمایشی در تقویم رسمی کشور مطرح و سرانجام در سال ۱۳۹۵ و در جلسه ۷۸۳ شورای عالی انقلاب فرهنگی در تقویم به ثبت رسیده است. به همین مناسبت بخشی از فرمایشات مقام معظم رهبری در مورد رسالت هنر تئاتر، ویژگی های مورد توجه در تولیدات این شاخه هنری و نقش و وظیفه ای هنرمندان این حوزه برای تاثرگذاری بیشتر بر مخاطب را بازخوانی می کنیم.
آنچه از خاطر شما می گذرد برگزیده ای از بیانات حضرت آیت الله خامنه ای در دیدار اعضای جشنواره تئاتر دهه فجر در تاریخ ۲۱ بهمن سال ۱۳۶۶ است. رهبر معظم انقلاب - که در آن زمان رئیس جمهوری بودند - در این دیدار به تشریح رسالت هنر تئاتر در جامعه نوین ایران و در مواجهه با مفهوم دفاع مقدس پرداختند.

کارایی هنر تئاتر در بین مردم شناخته نیست
این هنر (تئاتر) کارایی های زیادی دارد و متاسفانه بین مردم این کارایی ها شناخته نیست. در گذشته هم همینطور بوده است. یک هنر دستی، یک کار ظریف که هنرمندی بنشیند و با دست آنرا درست کند، در مقابل یک جنس لوکس کارخانه ای کمتر به چشم عامه مردم گیرایی دارد. اگر بخواهیم تئاتر را با فیلم مقایسه بکنیم، یک چنین چیزی به ذهن می آید.
قدرشناسان این هنر کم اند، در حالی که هنر تئاتر از لحاظ تاثیر در شنونده و بیننده خصوصیاتی دارد که فیلم آن را ندارد، یا دست کم در اغلب موارد ندارد. یک فیلم باید خیلی قوی و بازی در آن فوق العاده و فیلمبرداری و کار تکنیکی و نورپردازی در آن استثنایی باشد تا صحنه بازی آدم ها را زنده و ملموس و واقعی جلوه بدهد.
اما در تئاتر، انسان ها، انسان واقعی اند، حرف، حرفی است که از دهن خود او در می آید، چهره او در مقابل بیننده قرار دارد، تاثیرات قهری بین دو آدم که با هم حرف می زنند در تئاتر هست و در فیلم نیست. چیزهایی وجود دارد که یقیناً شما که اهل تئاتر هستید به خصوصیاتش و ابعادش بیشتر از بنده وارد هستید. بنده به عنوان یک مستمع و یک تماشاچی احساس خود را عرض کردم.

رسالت تئاتر در انتقال مسائل روشنگر و بیدار کننده جامعه است
به دو دلیل و دو جهت، از این هنر باید حداکثر استفاده بشود: یکی از این جهت که امروز حرف گفتنی برای مردم زیاد است، هزاران زبان لازم است تا انسان بتواند این هزاران پیام را، این هزاران حقیقت ناگفته را، این هزاران زیبایی ناشناخته را برای مردم بیان کند.
اگر همه انواع هنر در جامعه بکار گرفته شود، باز هم زیبایی های ناگفته و حقایق تصویر نشده و ترسیم نشده برای مردم، در جامعه، فراوان است. زیرا که هنرمند، باری، یک انسان است، یک انسان محدود است و هزاران هنرمند، هزاران انسان محدودند، در حالی که حوادث و واقعیات و زیبایی ها و ظرافت های موجود در زندگی بشر نامحدود است. همه آن ها را نمی توانند ترسیم کنند.
اما به هر حال وقتی که در یک جامعه ای به خصوص مثل جامعه انقلابی ما که این همه حادثه نو دارد، این همه مساله نو دارد، این همه شگفتی های استثنایی در آن مشاهده می شود، که نظیر برخی از اینها را ما در کتاب ها و در آثار خوانده ایم: این شهامت ها، این ایثارها، این هوشمندی ها، این فداکاری ها، این دشمنی ها، این دفاع های مقدس، این دشواری هایی که در کار انتقال یک جامعه از وضع قبلی به وضع ایده آل وجود دارد، همه انقلاب ها با این مشکل ها مواجه اند، تمام این ها باید تبیین شود، تمام این ها باید تشریح شود.
چه کس اینها را تصویر خواهد کرد؟ کدام نویسنده قادر است، کدام شاعر قادر است؟ و تازه مگر ما چقدر نویسنده و شاعر داریم؟ کدام بیان رسا و بلیغ لازم است که به مردم خود ما واقعیات زندگی آنها را و حوادث زندگی آن ها را تبیین کند، به آن ها بگویید تا آنها ببینند، زندگی کنند.
یعنی اگر دست هنر که در واقع تابلوی زندگی را رسم می کند، بخشی را انتخاب و آن را درشت و زیبا می کند، ترسیم می کند و به نمایش در می آورد، اگر وجود آن در جوامع معمولی لازم است، در یک جامعه انقلابی مثل جامعه ما به دلایل فراوان لازم تر و ضرورتش بیشتر است. از جمله، همین حوادث شگفت آوری که در جامعه ما هست، مگر می توان ترسیم کرد؟ یک خانواده شهیدداده را ملاحظه کنید، یک انسان جانباز را در نظر بگیرید، رزمنده ای را که خانواده ای به جبهه جنگ می فرستد مورد مطالعه قرار بدهید، یک شب جبهه را ترسیم کنید و در ذهنتان منعکس بکنید.
هیجان عظیم مردم در دفاع از انقلاب و میهن را با هزاران نمونه و جلوه و اجزاء پراکنده آن به نظر بیاورید. دفاعی را که این ملت و این کشور از خود می کند، خصومتی را که دشمنان با این ملت می کنند و کینه ای را که دشمنان به این ملت می ورزند. انتقال انسان ها از مراحل بی اعتقادی، بی ایمانی، کم ایمانی یا چسبیدن به زندگی مادی و شخصی، و انتقال به دنیای ملکوتی، فدا شدن در جمع را در نظر بگیرید.
اینها واقعاً هزاران موضوع زنده، مهم، جالب و زیباست که جز دست هنر هیچ چیز نمی تواند آن را ترسیم کند و جز زبان هنر هیچ چیز نمی تواند آن را بیان کند. اینها را باید با انواع و اقسام هنرها و از جمله هنر نمایش که یکی از گویاترین و موثرترین زبان هاست، تبیین کنیم. این یک جهت که در جامعه باید به هنر توجه شود، اهتمام شود. و استعدادها به خدمت گرفته شود.
 باید به هنر نمایش در جامعه پرداخت و تئاتر باید مردمی شود
جهت دیگر آن است که به هر حال هنر یک خصوصیت بشری ست، یک خصوصیت انسانی ست. نمی توان یک جامعه را تکامل داد اما هنر او را ندیده گرفت، مثل جسمی که بخشی از اعضای او رشد کند و برخی نه. هنر جزو اصلی مجموعه وجود بشری ست. وقتی که در یک جامعه بشر بخواهد از لحاظ مادی، معنوی، فکری و ذهنی کمال پیدا کند، باید هنر در او رشد پیدا کند.
اعتقاد ما این است؛ یعنی این از اصول جهان بینی ماست که هنرها باید همه رشد کنند، از جمله هنر نمایش که از بسیاری از انواع دیگر هنر زبان رساتر و بلیغ تری دارد. البته امتیازاتی هم شعر یا قصه یا برخی هنرهای دیگر دارد که نمایش ندارد. اما یقیناً خصوصیاتی هم نمایش دارد که بقیه شعبه های هنر فاقد ان است.
لذا بنده قویاً طرفدار این فکر هستم که به هنر نمایش بپردازیم. در گذشته هم ظاهراً این هنر خیلی در جامعه ی ما بین توده ها و قشرهای مردم جا نیفتاده بود، و امروز که روز حضور همه جانبه مردم در صحنه های زندگی ست این هنر باید مردمی شود. و چقدر خوب است اینکه برادران گفتند در خیابان ها و گذرگاه ها ترتیب داده می شود، این کار اگر رواج پیدا کند بسیار کار خوب و جالبی است.
منتها برادرانی که سررشته دار این امور هستند توجه کنند که هر چه هنر حساس تر و هر چه پیام مهمتر باشد، وسواس و دقت در مورد وسیله ابلاغ این پیام هم باید بیشتر باشد.
حرف تاثیرگذار را در تئاتر با تکنیک قوی باید زد
اولاً روی تکنیک باید خیلی خیلی دقت شود. بهترین حرف ها را اگر شما با تکنیک ضعیف زدید و ناهنرمندانه ارائه کردید، ضایع می شود و از بین می رود. گاهی حرف خوب فقط یکبار فرصت گفته شدن و شنیده شدن دارد، اگر همان یکبار بد گفته شد دیگر هرگز فرصتی برای خوب گفتن آن پیدا نمی شود.
گاهی اوقات چیزهایی را در نمایش های تلویزیونی می بینیم یا گاهی در نمایش های رادیویی حرفی می خواهند بزنند، حرف هم حرف بدی نیست، آدم می فهمد که حرف خوبی ست، ولی آنقدر بدادا می شود که انزجاری که انسان از شیوه ادا پیدا می کند، به اصل پیام هم سرایت می کند و از آن مطلب هم آدم بیزار می شود.
پس تکنیک قوی در کار هنری خیلی مهم است. بهترین مضامین را دست شاعری که شعر بد می گوید بسپرید، او مضمون را ضایع خواهد کرد. پس تکنیک قوی شرط اول است، شرط تاثیر است، اصلاً شرط مفید بودن است. یعنی اگر نمایش بد اجرا شد، این تعریف و تمجیدی که من از تئاتر کردم (و خیلی کمتر از حد آن است) دیگر متعلق به آن نمایش نخواهد بود، این تعریف و تمجیدها همه از آن نمایش خوب است، از آن یک ارائه صحیح و قوی ست.
نکته دوم مضمون است، مضامینی که امروز انقلاب در فضای جامعه ما خلق کرده، همین مضامین که نمونه هایی از آنرا عرض کردم: در زمینه جنگ، در زمینه جهاد و آن روح جهادی که امروز بر این ملت مستولی ست.
بنده گاهی با برخی از خانواده های شهدا می نشینم، توی خانه شان روی فرششان و میان محیط حقیقی زندگی خانوادگیشان، پدر، مادر، همسر، برادر و خواهر، فرزند، و می گویم که حرف های آنها را با ضبط صوت ضبط کنند، خودم گوش می کنم که دقیقاً حرف های آنها را بشنوم و درست آن ظرافت هایش را بدست بیاورم و می گویم که آن حالات مختلف را عکس بگیرند، اما مگر کافی ست، مگر قابل تصویر است؟
اینها را شما به نمایش بگذارید، اینها را شما نشان بدهید. شما می توانید، هنر می تواند و هنر تئاتر خوب می تواند، چون به اعتقاد من ظریفترین و لمس نکردنی ترین احساسات و عواطف بشری را هنر تئاتر و بازیگری خوب در نمایش می تواند ارائه دهد. و شما می توانید این کار را بکنید. این نقش شماست.
 گروه‌های هنرمند واقعاً مفاهیم حقیقی اسلامی را بیان کنند
همچنین حضرت آیت الله خامنه ای در سال ۱۳۹۴ طی دیدار با دانشجویان ضمن تاکید بر درک و بیان مفاهیم حقیقی اسلام با زبان هنر به اهمیت هنرهای نمایشی پرداختند. مقام معظم رهبری در صحبت‌هایشان به تأثیرگذاری این هنر اشاره داشتند و خواستار نمایش مفاهیم اسلامی در تئاتر شدند.
ایشان فرمودند: متأسفانه در محیط هنری ما، تئاتر از اول هم بد متولد شده. یعنی تئاتر ما، یا تئاتر لغو بیهوده بوده، یا تئاتر اعتراضیِ بی‌جهت یعنی بدون سمت‌وسوی درست‌.
تئاتر یعنی بازیگری جلو چشم بیننده درصحنه. برخلاف سینما، برخلاف فیلم که فقط روی پرده شما یک‌چیزی را می‌بینید، اینجا در تئاتر، انسانْ، انسان‌ها را حس می‌کند، حرفشان را از زبان خودشان می‌شنود... خیال می‌کنند که تئاتر حتماً بایستی زبان ابهام و رمزی و رازآلود داشته باشد که چنین چیزی نیست؛ الزامی ندارد تئاتر زبان ابهام و رمزی و راز آلود داشته باشد.

 

Print
کلمات کلیدی:

نوشتن یک نظر

نام:
ایمیل:
نظر:
افزودن نظر

نام شما
ایمیل شما
عنوان
پیام خود را وارد کنید ...
x
آمار بازدید
دی ان ان